دستهها برخلاف برچسبها میتوانند سلسله مراتب داشته باشند. به طور مثال شما میتوانید یک دسته به نام موسیقی داشته باشید و برای آن دسته، زیر دستههایی مانند موسیقی ایرانی و یا موسیقی غربی تعریف کنید.
خلاصه داستان: بهار بیست سال پیش از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد و به جای پزشک، خانه داری را انتخاب کرد. بهار با جراح موفق تیمور یاووز اوغلو ازدواج کرده و زندگی خود را وقف همسر و فرزندانش کرده است. خانواده یاووز اوغلو که از بیرون بسیار خوشحال به نظر می رسند، از بیماری بهار متزلزل شده اند. اورن پزشک بهار مصمم است که او را نجات دهد و می گوید تنها نجات او پیوند کبد است. تیمور تنها کسی در خانواده است که جگرش سازگار است! برای خانواده یاووز اوغلو که با آستانه ای عالی امتحان شدند، از این به بعد هیچ چیز مثل قبل نخواهد بود!
خلاصه داستان: جراح مدرن امروزی ربوده شده و به 700 سال قبل به سلسله Goryeo , برده میشود. دریاسالار چوی یانگ که یک جنگجوست، دکتر ایون یون سو را با خود آورده به طوری که پزشک جان شاهزاده خانم No Guk را نجات دهد. دکتر یون سو آزاد است که به زمان خودش برگردد؟! و یا با ایمان قلبی در گذشته مانده برای کمک به شاه و تبدیل شدن او به حاکم بهتر ورفاه مردمش میشود؟!
خلاصه داستان: زنان خانواده جوهر در شرکتی خانوادگی کار می کنند که شغل آنها به طلاق بین افراد مربوط می شود. کولپان چوهر (سومرو یاوروجوک) مادر سه دختر است. او دخترانش را بعد از اینکه شوهرش آنها را به خاطر زنی دیگر ترک کرد، به تنهایی بزرگ کرده است. کولپان یک وکیل بسیار محبوب و به همراه دو دخترش در موسسه حقوقی Cevher کار می کند.
خلاصه داستان: هالیس آغا، صاحب امپراتوری بزرگ جواهرات و رئیس خانواده کورهان است. حتی با وجود اینکه پسرش اورهان و بزرگترین نوه فوات بیشتر تجارت را اداره می کنند، او هنوز هم مهمترین تصمیمات را در شرکت می گیرد. نوه کوچکترش فریت، که کاملاً مخالف برادرش فوات است، یک لیسانس جوان بسیار غیرمسئول است که به تازگی از خارج از کشور بازگشته و برای تحصیل رفته است. هالیس دیگر نمی تواند بی پروایی فریت را تحمل کند و عروس بیوه اش ایفکات را متهم می کند که دختر خوبی برای ازدواج برای او پیدا کرده است