خلاصه داستان: بازگشت به دنیای دو واقعیت: یکی، زندگی روزمره. دیگری، آنچه در پشت آن نهفته است. آقای اندرسون برای اینکه بفهمد آیا واقعیت او یک ساختار است یا نه، برای اینکه واقعاً خودش را بشناسد، باید انتخاب کند که یک بار دیگر خرگوش سفید را دنبال کند.
خلاصه داستان: شهر انسانی صهیون از خود در برابر تهاجم عظیم ماشینها دفاع میکند، زیرا نئو برای پایان دادن به جنگ در جبههای دیگر میجنگد و در عین حال با مامور سرکش اسمیت نیز مخالفت میکند.
خلاصه داستان: توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانهای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شبها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگیاش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانهای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسانها توسط گونهای از ماشینها، در ماتریکس اسیر شده است…
خلاصه داستان: جان دوو قاتلی است که تصمیم گرفته است هفت نفر را که نماد هفت گناه کبیره هستند به قتل برساند. هدف او از این کار هشدار دادن به انسانهایی است که غرق در گناه روز خود را به شب می رسانند. مسئول پرونده این قتلها دیوید میلز است، کاراگاه جوانی که تازه به نیویورک منتقل شده است. میلز با همکاری کاراگاه سامرست که در شرف بازنشستگی است قدم به قدم دوو را تعقیب می کنند اما حوادثی رخ می دهد که شرایط را تغییر می دهد. تغییری اساسی…
خلاصه داستان: آکوتسو ماساتورا یک اهریمن است که به یک دبیرستان در دنیای انسانها نفوذ کرده است. هدف او پیدا کردن کاندیداهایی برای کمک به جهنم در مبارزه با دشمنان طبیعیشان، فرشتگان بهشت است. آکوتسو که کنار لیلی آمانه، دانشآموز دیگری که مدتی پیش به اینجا منتقل شده، نشسته است، طعمه زیبایی او شده و تصمیم میگیرد او را به عنوان یاریگر خود برای این مأموریت برگزیند. اما لیلی ظاهری متفاوت از آنچه به نظر میرسد دارد، و آکوتسو نه تنها خود را یاریگر یکی از همان دشمنانی میبیند که قرار بود شکست دهد، بلکه احساساتی نیز نسبت به او پیدا کرده است.