خلاصه داستان: بازگشت به دنیای دو واقعیت: یکی، زندگی روزمره. دیگری، آنچه در پشت آن نهفته است. آقای اندرسون برای اینکه بفهمد آیا واقعیت او یک ساختار است یا نه، برای اینکه واقعاً خودش را بشناسد، باید انتخاب کند که یک بار دیگر خرگوش سفید را دنبال کند.
خلاصه داستان: شهر انسانی صهیون از خود در برابر تهاجم عظیم ماشینها دفاع میکند، زیرا نئو برای پایان دادن به جنگ در جبههای دیگر میجنگد و در عین حال با مامور سرکش اسمیت نیز مخالفت میکند.
خلاصه داستان: توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانهای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شبها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگیاش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانهای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسانها توسط گونهای از ماشینها، در ماتریکس اسیر شده است…
خلاصه داستان: در طول تعطیلات تابستانی، نوبیتا موشک کوچکی را برمیدارد که حاوی پاپی، رئیسجمهور بیگانهای به اندازه کف دست است که در سیاره زادگاهش پیریکا از شورشیان فرار میکند.
خلاصه داستان: توماس ای. اندرسون مردی است که زندگی دوگانهای دارد. در روز او یک برنامه نویس یک شرکت نرم افزاری است و شبها هکری تحت عنوان نئو. نئو همیشه به دنبال فهمیدن حقیقت زندگیاش بوده است، اما حقیقت خارج از تصور اوست. او با یک هکر افسانهای بنام مورفیوس که توسط دولت بعنوان تروریست شناخته شده، ارتباط برقرار می کند، و به همین خاطر تحت تعقیب پلیس قرار می گیرد. مورفیوس نئو را در دنیای واقعی بیدار می کند، یک سرزمین بایر و ویران، جایی که ذهن اکثر انسانها توسط گونهای از ماشینها، در ماتریکس اسیر شده است…