خلاصه داستان: این مجموعه روایتگر داستان عشقی غیرممکن که زاده ی انتقام است. میران بعنوان تاجری وارد شهر میشه و مراوداتش رو با خانواده ی شاداوعلوها بیشتر وبیشتر میکنه و در نهایت نوه ی نصوح شاداوعلو یعنی (ریّان) رو خواستگاری میکنه، از اوجاییکه ریّان نوه ی واقعی و تنی نصوح خان نیست و میران خواستگار واقعا خوبی محسوب میشه نصوح میخواد که نوه ی دیگه اش رو بهش بده، به همین منظور از اونا دعوت میکنه تا برای مراسم خاستگاری به خونش برن اما…
خلاصه داستان: کیم یون هی به دلیل شرایط خانوادگی و فوت پدرش مجبور بوده از سن نوجوانی کار کند و به دلیل این که کار کردن زنان در آن دوره ممنوع بوده است او همیشه این کار را با ظاهری پسرانه انجام می داده تا مشکلی برایش رخ ندهد. او همچنین توانسته ضمن این که کار می کند ، درس هایش را نیز بخواند و از لحاظ تحصیلی نیز عقب نماند.
خلاصه داستان: داستان زندگی یک مادر و سه دختر در جامعه امروزی کره است. این درام پیامی را در مورد نرخ پایین باروری، نرخ طلاق و مشکلات نسل جوانی که از ازدواج اجتناب می کنند، منتقل می کند.
خلاصه داستان: سئو یوکیونگ، به عنوان دستیار آشپز در رستورانی ایتالیایی کار می کند. او پس از 3 سال به آرزویش می رسد و دستیار سرآشپز پاستا می شود. سرآشپز “چوی هیون ووک” است که کارش را در ایتالیا یاد گرفته و یکی از بهترین سرآشپزهای کُره است. “چوی هیون ووک” که به جای سرآشپز اخراج شده آمده تصمیم می گیرد تمام زنان سرآشپز رستوران را اخراج کند. عقیده وی این است که زنان نباید در آشپزخانه او باشند. یک روز هم نوبت “سئو یوکیونگ” می شود و این موضوع ماجراهایی را پدید می آورد…