خلاصه داستان: سالها پیش در زمان جنگ جهنی دوم، پدربزرگ خلبان نظامی بود اما امروز او متاسفانه مبتلا به آلزایمر شده است. وقتی خانوادهاش دیگر نمیتوانند از او مراقبت کنند او به خانهی سالمندان «Twilight Towers» فرستاده میشود.
از طرف دیگر خانم «دندی» با انگیزههای شخصی به خانهی سالمندان میرود تا شاید بتواند به پدربزرگ کمک کند، و حالا موفقیت او در این کار بستگی به پدربزرگ و نوهاش، «جک»، دارد.
اگر آنها موفق نشوند پدربزرگ را نجات دهند، عواقب خوبی نخواهد داشت، اما اگر موفق شوند، به پدربزرگ فرصت دیگری خواهند داد تا با پرواز با هواپیمای محبوبش، «اسپیت فایر»، گذشته را به یاد آورد.
این داستان در اصل یک کتاب کودکان، نوشتهی «دیوید ویلیامز» است که حالا به شکل فیلم درآمده و نویسندهی داستان هم شخصا هم در این فیلم بازی میکند.
خلاصه داستان: این فیلم به ماجرای مهاجرت غیرقانونی یک زوج جوان افغانستانی به نام های گل ممد و گل نساء به ایران می پردازد که در یکی از کورههای آجرپزی مشغول به کار میشوند و زندگی آنها به واسطه اتفاقاتی که برای شان رخ می دهد، دستخوش تغییر و تحولاتی میشود.