خلاصه داستان: شانسی برای برگشت! یه در مرموز باز میشه و پسری که تمام زندگیش بهش زور میگفتن رو دعوت میکنه که یه قدم شجاعانه به سوی ناشناخته ها برداره. در سمت دیگه، کلی شیء ارزشمند و یه دنیای پر از جادو و هیولاها رو پیدا میکنه. ولی متعجب کننده ترین چیز اینه که میتونه هرچیزی که خواست رو با خودش به زمین برگردونه. ولی زیاد طول نمیکشه که این زندگی دوجانبه براش تغییر میکنه…
خلاصه داستان: مادر و دختری برای فرار از ازدواج اجباری در فرقه ای محدود کننده فرار می کنند. مادر برای یک روانپزشک پیشرو کار می کند که هویت دخترش علیرغم پیوند رو به رشد آنها باعث آشفتگی می شود.