خلاصه داستان: داستانی رنگارنگ درباره زنی به نام “نشئه” است که دانشکده پزشکی را پس از ازدواج نیمهکاره رها کرد و اکنون که دو فرزندش بزرگ شدهاند، تصمیم میگیرد به دانشگاه برگردد و درسش را ادامه بدهد…
خلاصه داستان: گزیده یک قاضی محترم دادگاه خانواده است. اون یه خانم درستکار و قانونمداره که مانع از هم پاشیدن خیلی از زندگی های مشترک شده و بچه های زیادی رو به عشق و محبتی که لایقشون بودن رسونده و همیشه طرف حق و عدالت رو گرفته و فکر میکرد همراه با شوهرش و دو تا بچههاش یک خانواده نمونه هستن و یک زندگی شرافتمندانهای دارن و بعد از این هم قراره یه زندگی شاد و آروم و سرشار از محبت بگذرونن ولی یه روز گزیده تصادفا متوجه چیزی میشه و میفهمه زندگیش فقط قلعه ای از شن بوده…
خلاصه داستان: روزی که آلیزه بدنیا میآید مادرش فوت میکند و پدرش سالیان سال بدون کمترین سختی او را بزرگ میکند، برای همین خیلی دختر لوس و خودخواهی بار میآید. آلیزه که با تصمیم پدرش برای ازدواج مجدد رسما دیوانه میشود، تصمیم میگیرد از پدرش انتقام بگیرد و …
خلاصه داستان: فرایه و یامان در اثر امتحان عشق، شهوت، اشتیاق، انتقام و زورگویی در حال گم کردن مسیرشان هستند. از طرفی دیگر آتش برای حفاظت از خانوادهاش و هر کسی که دوستشان دارد مجبور به گرفتن تصمیمات پر خطری میشود که هم باعث میشود با خواهر و برادرانش رو در رو شود و هم دشمنان جدیدی پیدا میکند…
خلاصه داستان: پس از اینکه یک زلزله مرگبار سئول را به سرزمینی بیقانون و آخرالزمانی تبدیل میکند، یک شکارچی بیباک وارد عمل میشود تا نوجوانی را که توسط یک پزشک دیوانه ربوده شده است، نجات دهد…