خلاصه داستان: یعقوب پسر محبوب خود یوسف را به عنوان جانشین خود انتخاب می کند. 11 برادر دیگر جوزف حسادت می کنند و یوسف را در چاه می اندازند و به پدرشان می گویند که یوسف مرده است. یعقوب از غم نابینا می شود. کاروانی که از آنجا می گذرد یوسف را نجات می دهد...
خلاصه داستان: دسیدریوم به صورت غزلی، عشق های ناگوار سه برادر را ترسیم می کند: مجید، برادر معلول جوان با سر ناقص که عاشق اقدس می شود، فاحشه ای که توسط برادر بزرگش حبیب برای سرگرمی او استخدام شده است، بی خبر...
خلاصه داستان: امل در باشگاه عثمان کار می کند. او در آنجا با کمال آشنا می شود و عاشق هم می شوند. تصمیم به ازدواج می گیرند. محمود، مرد کمال، کمال را وارد یک تجارت مواد مخدر می کند و باعث می شود که کمال به تهران برود. کمال به امل نامه می نویسد اما...
خلاصه داستان: معلمی فرهیخته و متواضع به شهری جدید و شغلی جدید در ایران پیش از انقلاب می رسد. او عاشق یک زن جوان سخت کوش و محروم می شود که از مادر پیرش پرستاری می کند و برادر جوانش را بزرگ می کند...